من آمده ام حوزه که…
من آمده ام حوزه که گل سرخ راازمیان علف های هرزجداکنم
گل سرخی که به رنگ خون برادرم میباشد،برادری که با تفنگ بزرگترازخودش که سنگینی آن را به دوش می گرفت و میجنگید، وشهادت را به جان خرید. من هم به نوبه ی خود بدنم را درسیاهی چادرم پنهان میکنم.چادری که من با آن گاهی مورد تمسخر تاریخ دوستانم قرار گرفته ام .
اما من آن را دوست دارم وبا آن درمقابل دشمن ایستادگی میکنم تا به برادرم بفهمانم که اگرروزی بخاطر من جنگیدی من اکنون به وسیله چادرم ازخونت دفاع کنم بلکه امده ام به حزه که به دوستان طلابم این مسیرایستادگی که برادرم آن را ساخت با همراهی آنان ویاری امام زمان طی کنم.
نویسنده:زهرا قاسمی فرد